۲۲٫۳٫۱۸: فصل ۱۸
- Page ID
- 212824
ما از پس انداز ملی و هویت سرمایه گذاری برای حل این سوال استفاده می کنیم. در این حالت دولت مازاد بودجه دارد، بنابراین مازاد دولت به عنوان بخشی از عرضه سرمایه مالی ظاهر میشود. آنگاه:
- از آنجا که دولت مازاد بودجه دارد، مدت بودجه دولت با عرضه سرمایه ظاهر میشود. موارد زیر پس انداز ملی و هویت سرمایه گذاری برای این اقتصاد را نشان می دهد.
- با وصل کردن مقادیر داده شده به هویتی که در قسمت (a) نشان داده شده است، می یابیم که (X — M) = 0.
- از آنجا که دولت کسری بودجه دارد، مدت بودجه دولت با تقاضا برای سرمایه ظاهر می شود. شما از قبل نمی دانید که آیا اقتصاد کسری تجاری دارد یا مازاد تجاری. اما وقتی می بینید که مقدار مورد نیاز سرمایه مالی بیش از مقدار عرضه شده است، می دانید که باید مقدار اضافی سرمایه مالی عرضه شده توسط سرمایه گذاران خارجی وجود داشته باشد، که به معنای کسری تجاری 2000 است. این مثال نشان می دهد که در این مورد کسری بودجه بالاتر و کسری تجاری بالاتر وجود دارد.
در این مورد، هویت ملی پس انداز و سرمایه گذاری به این صورت نوشته می شود:
افزایش مازاد بودجه دولت و افزایش کسری تجاری هر دو باعث افزایش عرضه سرمایه مالی شدند. اگر سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی بدون تغییر باقی بماند، پس انداز خصوصی باید کاهش یابد و اگر پس انداز بدون تغییر باقی بماند، سرمایه گذاری باید افزایش یابد. در واقع، هر دو اثر اتفاق افتاد؛ یعنی در اواخر دهه 1990، در اقتصاد ایالات متحده، پس انداز کاهش یافت و سرمایه گذاری افزایش یافت.
معادل ریکاردین به این معنی است که پس انداز خصوصی تغییر می کند تا دقیقاً هرگونه تغییر در بودجه دولت را جبران کند. بنابراین، اگر کسری 20 افزایش یابد، پس انداز خصوصی نیز 20 افزایش می یابد و کسری تجاری و کسری بودجه از سطح اولیه خود تغییر نمی کند. هویت اصلی پس انداز و سرمایه گذاری ملی در زیر نوشته شده است. توجه داشته باشید که اگر هر تغییری در عبارت (G - T) با تغییر در عبارت S جبران شود، سایر اصطلاحات تغییر نمی کنند. بنابراین اگر (G - T) 20 افزایش یابد، S نیز باید 20 افزایش یابد.
در چند دهه گذشته، هزینه های هر دانش آموز به طور قابل توجهی افزایش یافته است. با این حال، نمرات آزمون در طول این زمان کاهش یافته است. این تجربه باعث شده است که تعدادی از کارشناسان استدلال کنند که مشکل منابع نیست - یا فقط منابع به خودی خود نیستند - بلکه همچنین مسئله نحوه سازماندهی و مدیریت مدارس و انگیزه هایی برای موفقیت است. تعدادی از پیشنهادات برای تغییر انگیزه هایی که مدارس با آن مواجه هستند وجود دارد، اما شواهد نسبتا کمی در مورد پیشنهادات خوب کار می کنند. بدون تلاش برای ارزیابی اینکه آیا این پیشنهادات ایده های خوب یا بد هستند، شما فقط می توانید برخی از آنها را لیست کنید: دانش آموزان به طور منظم آزمایش می کنند؛ پاداش دادن به معلمان یا مدارس که در چنین آزمون هایی خوب عمل می کنند؛ نیاز به آموزش معلمان اضافی؛ اجازه دادن به دانش آموزان برای انتخاب بین مدارس دولتی؛ اجازه دادن به معلمان و والدین برای شروع مدارس جدید؛ دادن کوپن های دانش آموزان که می توانند برای پرداخت شهریه در مدارس دولتی یا خصوصی استفاده کنند.
دولت می تواند هزینه های دولت را به تحقیق و توسعه هدایت کند و همچنین می تواند مشوق های مالیاتی برای کسب و کار برای سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه ایجاد کند.

