Skip to main content
Global

22.3.3: فصل 3

  • Page ID
    212848
  • \( \newcommand{\vecs}[1]{\overset { \scriptstyle \rightharpoonup} {\mathbf{#1}} } \) \( \newcommand{\vecd}[1]{\overset{-\!-\!\rightharpoonup}{\vphantom{a}\smash {#1}}} \)\(\newcommand{\id}{\mathrm{id}}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \( \newcommand{\kernel}{\mathrm{null}\,}\) \( \newcommand{\range}{\mathrm{range}\,}\) \( \newcommand{\RealPart}{\mathrm{Re}}\) \( \newcommand{\ImaginaryPart}{\mathrm{Im}}\) \( \newcommand{\Argument}{\mathrm{Arg}}\) \( \newcommand{\norm}[1]{\| #1 \|}\) \( \newcommand{\inner}[2]{\langle #1, #2 \rangle}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \(\newcommand{\id}{\mathrm{id}}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \( \newcommand{\kernel}{\mathrm{null}\,}\) \( \newcommand{\range}{\mathrm{range}\,}\) \( \newcommand{\RealPart}{\mathrm{Re}}\) \( \newcommand{\ImaginaryPart}{\mathrm{Im}}\) \( \newcommand{\Argument}{\mathrm{Arg}}\) \( \newcommand{\norm}[1]{\| #1 \|}\) \( \newcommand{\inner}[2]{\langle #1, #2 \rangle}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\)\(\newcommand{\AA}{\unicode[.8,0]{x212B}}\)

    ۱.

    از آنجا که 1.60 دلار در هر گالن بالاتر از قیمت تعادل است، مقدار مورد نیاز در 550 گالن کمتر و مقدار عرضه شده در 640 گالن بالاتر خواهد بود. (این نتایج به ترتیب ناشی از قوانین تقاضا و عرضه است.) نتیجه Qd پایین تر و Qs بالاتر مازاد در بازار بنزین 640 - 550 = 90 گالن خواهد بود.

    ۲.

    برای آسان تر کردن تجزیه و تحلیل مشکلات پیچیده. Ceteris paribus به شما اجازه می دهد تا به تاثیر یک عامل در یک زمان بر آنچه که شما در حال تلاش برای تجزیه و تحلیل آن هستید نگاه کنید. وقتی همه عوامل را به صورت جداگانه تجزیه و تحلیل کردید، نتایج را با هم جمع می کنید تا پاسخ نهایی را بدست آورید.

    ۳.
    1. بهبود در تکنولوژی که هزینه تولید را کاهش می دهد، باعث افزایش عرضه خواهد شد. متناوباً، می توانید این را به عنوان کاهش قیمت لازم برای بنگاه ها برای تأمین هر مقدار مورد نظر در نظر بگیرید. در هر صورت، این می تواند به عنوان یک تغییر به سمت راست (یا رو به پایین) در منحنی عرضه نشان داده شود.
    2. بهبود کیفیت محصول به عنوان افزایش سلیقه یا ترجیحات تلقی می شود، به این معنی که مصرف کنندگان تقاضای رنگ بیشتری در هر سطح قیمتی دارند، بنابراین تقاضا افزایش می یابد یا به سمت راست تغییر می کند. اگر این به نظر غیر منطقی است، توجه داشته باشید که تقاضا در آینده برای رنگ طولانی تر کاهش خواهد یافت، زیرا مصرف کنندگان اساسا تقاضا را از آینده به حال تغییر می دهند.
    3. افزایش نیاز باعث افزایش تقاضا یا تغییر منحنی تقاضا به سمت راست می شود.
    4. آسیب کارخانه به این معنی است که شرکت ها در حال حاضر قادر به عرضه به همان اندازه نیستند. از لحاظ فنی، این افزایش هزینه تولید است. در هر صورت به آن نگاه کنید، منحنی عرضه به سمت چپ تغییر می کند.
    ۴.
    1. اتومبیل های کم مصرف تر به این معنی است که نیاز کمتری به بنزین وجود دارد. این امر باعث تغییر به سمت چپ در تقاضا برای بنزین و در نتیجه نفت می شود. از آنجا که منحنی تقاضا در حال تغییر به سمت پایین منحنی عرضه است، قیمت و مقدار تعادل هر دو کاهش می یابد.
    2. آب و هوای سرد نیاز به روغن گرمایش را افزایش می دهد. این امر باعث تغییر به سمت راست در تقاضا برای گرمایش نفت و در نتیجه نفت می شود. از آنجا که منحنی تقاضا در حال تغییر منحنی عرضه است، قیمت و مقدار تعادل هر دو افزایش می یابد.
    3. کشف نفت جدید، نفت را فراوانتر خواهد کرد این را می توان به عنوان یک تغییر به سمت راست در منحنی عرضه نشان داد که باعث کاهش قیمت تعادلی همراه با افزایش مقدار تعادل می شود. (منحنی عرضه منحنی تقاضا را به سمت پایین تغییر می دهد بنابراین قیمت و کمیت از قانون تقاضا پیروی می کنند. اگر قیمت پایین بیاید، مقدار آن بالا می رود.)
    4. هنگامی که یک اقتصاد کند می شود، خروجی کمتری تولید می کند و نیاز به ورودی کمتری دارد، از جمله انرژی، که در تولید تقریبا همه چیز استفاده می شود. کاهش تقاضا برای انرژی به عنوان کاهش تقاضا برای نفت یا تغییر به سمت چپ تقاضا برای نفت منعکس خواهد شد. از آنجا که منحنی تقاضا در حال تغییر به سمت پایین منحنی عرضه است، هم قیمت تعادلی و هم مقدار نفت کاهش می یابد.
    5. اختلال در پمپاژ نفت عرضه نفت را کاهش می دهد. این تغییر به سمت چپ در منحنی عرضه، حرکت به سمت بالا منحنی تقاضا را نشان می دهد که منجر به افزایش قیمت تعادلی نفت و کاهش مقدار تعادل می شود.
    6. افزایش عایق تقاضا برای گرمایش را کاهش می دهد. این تغییر به سمت چپ در تقاضا برای نفت باعث حرکت به سمت پایین منحنی عرضه و در نتیجه کاهش قیمت تعادلی و مقدار نفت می شود.
    7. انرژی خورشیدی جایگزینی برای انرژی مبتنی بر نفت است. بنابراین اگر انرژی خورشیدی ارزان تر شود، تقاضا برای نفت کاهش می یابد زیرا مصرف کنندگان از نفت به انرژی خورشیدی تغییر می کنند. کاهش تقاضا برای نفت به عنوان یک تغییر به سمت چپ در منحنی تقاضا نشان داده خواهد شد. همانطور که منحنی تقاضا به سمت پایین منحنی عرضه حرکت می کند، هم قیمت تعادلی و هم مقدار نفت کاهش می یابد.
    8. یک نوع جدید و محبوب از پلاستیک تقاضا برای نفت را افزایش می دهد. افزایش تقاضا به عنوان یک تغییر به سمت راست در تقاضا، افزایش قیمت تعادل و مقدار نفت نشان داده خواهد شد.
    ۵.

    مرحله 1. نمودار را با منحنی های عرضه و تقاضای اولیه رسم کنید. قیمت و مقدار تعادل اولیه را برچسب گذاری کنید.

    گام 2. آیا رویداد اقتصادی بر عرضه یا تقاضا تأثیر گذاشت؟ سوخت جت هزینه تولید سفر هوایی است، بنابراین افزایش قیمت سوخت جت بر عرضه تأثیر می گذارد.

    مرحله 3. افزایش قیمت سوخت جت باعث افزایش هزینه سفرهای هوایی شد. ما این را به عنوان یک تغییر رو به بالا یا چپ در عرضه نشان می دهیم.

    مرحله 4. یک تغییر به سمت چپ در عرضه باعث حرکت به سمت منحنی تقاضا، افزایش قیمت تعادلی سفرهای هوایی و کاهش مقدار تعادل می شود.

    ۶.

    مرحله 1. نمودار را با منحنی های عرضه و تقاضای اولیه رسم کنید. قیمت و مقدار تعادل اولیه را برچسب گذاری کنید.

    گام 2. آیا رویداد اقتصادی بر عرضه یا تقاضا تأثیر گذاشت؟ تعرفه مانند هزینه تولید تلقی می شود، بنابراین این امر بر عرضه تأثیر می گذارد.

    مرحله 3. کاهش تعرفه معادل کاهش هزینه تولید است که می توانیم آن را به عنوان یک تغییر به سمت راست (یا رو به پایین) در عرضه نشان دهیم.

    مرحله 4. تغییر به سمت راست در عرضه باعث حرکت به سمت پایین منحنی تقاضا، کاهش قیمت تعادل و افزایش مقدار تعادل می شود.

    ۷.

    سقف قیمت (که پایین تر از قیمت تعادلی است) باعث می شود که مقدار مورد نیاز افزایش یابد و مقدار عرضه شده کاهش یابد. به همین دلیل است که سقف قیمت کمبود ایجاد می کند.

    ۸.

    سقف قیمت فقط یک محدودیت قانونی است. تعادل یک وضعیت اقتصادی است. مردم ممکن است از سقف قیمت اطاعت کنند یا نکنند، بنابراین قیمت واقعی ممکن است در سقف قیمت یا بالاتر باشد، اما سقف قیمت تغییری در قیمت تعادلی ایجاد نمی کند.

    ۹.

    سقف قیمت یک حداکثر قیمت قانونی است، اما کف قیمت یک حداقل قیمت قانونی است و در نتیجه، فضا را برای افزایش قیمت به سطح تعادل خود باقی می گذارد. به عبارت دیگر، کف قیمت زیر تعادل الزام آور نخواهد بود و تأثیری نخواهد داشت.

    ۱۰.

    با فرض اینکه مردم از سقف قیمت اطاعت کنند، قیمت بازار زیر تعادل خواهد بود، به این معنی که Qd بیشتر از Qs خواهد بود. خریداران فقط می توانند آنچه را که برای فروش ارائه می شود خریداری کنند، بنابراین تعداد معاملات به Qs کاهش می یابد. این به راحتی به صورت گرافیکی قابل مشاهده است. با استدلال مشابه، با یک کف قیمت، قیمت بازار بالاتر از قیمت تعادلی خواهد بود، بنابراین Qd کمتر از Qs خواهد بود. از آنجا که محدودیت معاملات در اینجا تقاضا است، تعداد معاملات به Qd کاهش می یابد. توجه داشته باشید که چون هم کف قیمت و هم سقف قیمت‌ها تعداد معاملات را کاهش می‌دهند، مازاد اجتماعی کمتر می‌شود.

    ۱۱.

    از آنجا که زیان به مصرف کنندگان بیشتر از منافع تولید کنندگان است، بنابراین اثر خالص منفی است. از آنجا که مازاد مصرف‌کننده از دست رفته بیشتر از مازاد تولیدکننده اضافی است، مازاد اجتماعی سقوط می‌کند.