Skip to main content
Global

۲۲٫۳٫۲۱: فصل ۲۱

  • Page ID
    212841
  • \( \newcommand{\vecs}[1]{\overset { \scriptstyle \rightharpoonup} {\mathbf{#1}} } \) \( \newcommand{\vecd}[1]{\overset{-\!-\!\rightharpoonup}{\vphantom{a}\smash {#1}}} \)\(\newcommand{\id}{\mathrm{id}}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \( \newcommand{\kernel}{\mathrm{null}\,}\) \( \newcommand{\range}{\mathrm{range}\,}\) \( \newcommand{\RealPart}{\mathrm{Re}}\) \( \newcommand{\ImaginaryPart}{\mathrm{Im}}\) \( \newcommand{\Argument}{\mathrm{Arg}}\) \( \newcommand{\norm}[1]{\| #1 \|}\) \( \newcommand{\inner}[2]{\langle #1, #2 \rangle}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \(\newcommand{\id}{\mathrm{id}}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \( \newcommand{\kernel}{\mathrm{null}\,}\) \( \newcommand{\range}{\mathrm{range}\,}\) \( \newcommand{\RealPart}{\mathrm{Re}}\) \( \newcommand{\ImaginaryPart}{\mathrm{Im}}\) \( \newcommand{\Argument}{\mathrm{Arg}}\) \( \newcommand{\norm}[1]{\| #1 \|}\) \( \newcommand{\inner}[2]{\langle #1, #2 \rangle}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\)\(\newcommand{\AA}{\unicode[.8,0]{x212B}}\)

    ۱.

    این مورد مخالف ویژگی Work It Out است. کاهش تعرفه مانند کاهش هزینه تولید است که با یک تغییر رو به پایین (یا به سمت راست) در منحنی عرضه نشان داده می شود.

    ۲.

    یارانه مانند کاهش هزینه است. این منحنی عرضه را به سمت پایین (یا به سمت راست) تغییر می دهد و قیمت شکر را پایین می آورد. اگر یارانه به اندازه کافی بزرگ باشد، قیمت شکر می تواند کمتر از هزینه تولیدی باشد که تولیدکنندگان خارجی با آن روبرو هستند، به این معنی که آنها با هر قندی که تولید و فروش می کنند، پول خود را از دست می دهند.

    ۳.

    موانع تجاری قیمت کالاها را در صنایع حفاظت شده افزایش می دهد. اگر این محصولات ورودی در صنایع دیگر باشند، هزینه های تولید و سپس قیمت ها را افزایش می دهد، بنابراین فروش در صنایع دیگر کاهش می یابد. فروش کمتر منجر به کاهش اشتغال می شود. علاوه بر این، اگر صنایع محافظت شده کالاهای مصرفی باشند، مشتریان آنها قیمت های بالاتری را پرداخت می کنند که تقاضا برای سایر محصولات مصرفی و در نتیجه اشتغال در آن صنایع را کاهش می دهد.

    ۴.

    تجارت مبتنی بر مزیت نسبی متوسط نرخ دستمزد را در کل اقتصاد افزایش میدهد، اگرچه میتواند درآمد صنایع جایگزین واردات را کاهش دهد. با دور شدن از مزیت نسبی یک کشور، موانع تجاری برعکس عمل می کنند: آنها به کارگران صنایع حفاظت شده مزیت می دهند، در حالی که میانگین دستمزد را در کل اقتصاد کاهش می دهند.

    ۵.

    با افزایش درآمد، تجارت تمایل دارد شرایط کار را نیز افزایش دهد، حتی اگر این شرایط (هنوز) معادل شرایط در کشورهای با درآمد بالا نباشد.

    ۶.

    آنها معمولاً بیش از بهترین گزینه بعدی پرداخت می کنند. اگر یک شرکت نایک حداقل به اندازه درآمد کارگران، مثلاً در یک سبک زندگی روستایی امرار معاش، به کارگران حقوق نمی داد، بسیاری از آنها هرگز برای نایک کار نمی کردند.

    ۷.

    از آنجا که موانع تجاری قیمت ها را افزایش می دهد، درآمد واقعی کاهش می یابد. کارگر متوسط نیز درآمد کمتری خواهد داشت.

    ۸.

    کارگران شاغل در بخشهای دیگر و بخش حفاظت شده شاهد کاهش دستمزد واقعی خود هستند.

    ۹.

    اگر واردات بتواند با قیمت های بسیار پایین فروخته شود، شرکت های داخلی باید با این قیمت ها رقابت کنند. طبق تعریف، تطبیق قیمت ها به معنای فروش تحت هزینه و در نتیجه از دست دادن پول است. شرکت ها نمی توانند ضرر را برای همیشه تحمل کنند. هنگامی که آنها صنعت را ترک می کنند، واردکنندگان می توانند «کنترل» را به دست بگیرند، قیمت ها را به سطح انحصار افزایش دهند تا زیان های کوتاه مدت خود را پوشش دهند و سود بلند مدت کسب کنند.

    ۱۰.

    زیرا کشورهای کم درآمد نیاز به تامین ملزومات — غذا، پوشاک و سرپناه — برای مردم خود دارند. به عبارت دیگر، آنها کیفیت محیط زیست را لوکس می دانند.

    ۱۱.

    کشورهای کم درآمد می توانند با کاهش استانداردهای زیست محیطی خود برای جذب کسب و کار به کشورهای خود، برای شغل رقابت کنند. این می تواند منجر به کاهش رقابتی در مقررات شود، که منجر به آسیب بیشتر محیط زیست می شود. در حالی که مدیریت آلودگی یک هزینه برای کسب و کار است، نسبت به هزینه های دیگر، مانند نیروی کار و زیرساخت های کافی، کوچک است. همچنین برای شرکت ها بسیار گران است که از مشتریان خود دور شوند، که بسیاری از کشورهای کم درآمد هستند.

    ۱۲.

    این تصمیم نباید خودسرانه یا تبعیض آمیز باشد. این باید با شرکت های خارجی همانند شرکت های داخلی رفتار کند. باید بر اساس علم باشد.

    ۱۳.

    محدود کردن واردات امروز مشکل را حل نمی کند. اگر چیزی وجود داشته باشد، آن را بدتر می کند، زیرا این بدان معنی است که از منابع داخلی محصولات سریعتر از واردات آنها استفاده می شود. همچنین، استدلال امنیت ملی می تواند برای حمایت از تقریبا هر محصول، و نه فقط چیزهایی که برای امنیت ملی ما حیاتی است، مورد استفاده قرار گیرد.

    ۱۴.

    اثر افزایش استانداردها ممکن است هزینه های کشور صادر کننده کوچک را افزایش دهد. منحنی عرضه اسباب بازی ها به سمت چپ تغییر خواهد کرد. صادرات کاهش می یابد و قیمت اسباب بازی افزایش می یابد. تعرفه ها همچنین قیمت ها را افزایش می دهند. بنابراین تأثیر بر قیمت اسباب بازی ها یکسان است. تعرفه یک سیاست «بهترین دوم» است و همچنین بر سایر بخش ها تأثیر می گذارد. با این حال، یک استاندارد مشترک در سراسر کشورها سیاست «اولین بهترین» است که به ریشه مشکل حمله می کند.

    ۱۵.

    یک انجمن تجارت آزاد پیشنهاد تجارت آزاد بین اعضای خود را می‌دهد، اما هر کشور می‌تواند سیاست تجاری خود را خارج از انجمن تعیین کند. یک بازار مشترک علاوه بر تجارت آزاد درون گروه، نیازمند یک سیاست تجاری خارجی مشترک است. اتحادیه اقتصادی یک بازار مشترک با سیاست مالی و پولی هماهنگ است.

    ۱۶.

    توافقنامه های بین المللی می توانند به عنوان یک وزنه تعادل سیاسی برای منافع ویژه داخلی عمل کنند، در نتیجه از اقدامات حمایت گرایانه قوی تر جلوگیری می کنند.

    ۱۷.

    کاهش تعرفه ها، سهمیه ها و سایر موانع تجاری، بهبود حمل و نقل و رسانه های ارتباطی مردم را از آنچه در سایر نقاط جهان در دسترس است آگاه تر کرده است.

    ۱۸.

    رقابت شرکت هایی با محصولات بهتر یا ارزان تر می تواند سود کسب و کار را کاهش دهد و ممکن است آن را از کسب و کار خارج کند. کارگران به طور مشابه درآمد یا حتی شغل خود را از دست می دهند.

    ۱۹.

    مصرف کنندگان محصولات بهتر یا ارزان تر را دریافت می کنند. کسب و کار با محصولات بهتر یا ارزان تر سود خود را افزایش می دهد. کارمندان این شرکت ها درآمد بیشتری کسب می کنند. در تعادل، سود بیش از زیان یک ملت است.