9.8: مفاهیم کلیدی و خلاصه
- Page ID
- 212901
9.1 ردیابی تورم
اقتصاددانان سطح قیمتها را با استفاده از سبدی از کالاها و خدمات اندازهگیری میکنند و محاسبه میکنند که چگونه هزینه کل خرید آن سبد کالا در طول زمان افزایش خواهد یافت. اقتصاددانان اغلب سطح قیمتها را بر حسب اعداد شاخص بیان میکنند که هزینه خرید سبد کالا و خدمات را به یک سری اعداد به نسبت یکسان با یکدیگر اما با سال پایه دلخواه ۱۰۰ تبدیل میکند. ما نرخ تورم را به عنوان درصد تغییر بین سطوح قیمت یا اعداد شاخص در طول زمان اندازه گیری می کنیم.
9.2 چگونه تغییرات در هزینه های زندگی را اندازه گیری کنیم
اندازه گیری سطح قیمت ها با یک سبد ثابت کالا همیشه دو مشکل خواهد داشت: تعصب جایگزینی، که به موجب آن یک سبد ثابت کالا اجازه نمی دهد که بیشتر از آنچه که نسبتا ارزان تر می شود و کمتر از آنچه که نسبتا گران تر می شود، خریداری شود؛ و تعصب کیفیت/کالاهای جدید، که در آن یک سبد ثابت نمی تواند برای بهبود کیفیت و ظهور کالاهای جدید حساب کند. این مشکلات را می توان در درجه کاهش داد - به عنوان مثال، با اجازه دادن به سبد کالا برای تکامل در طول زمان - اما ما نمی توانیم آنها را به طور کامل از بین ببریم. متداول ترین معیار تورم، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) است که بر اساس سبدی از کالاها است که نشان دهنده آنچه مصرف کننده معمولی خریداری می کند، است. شاخص تورم اصلی با حذف کالاهای اقتصادی بی ثبات، CPI را بیشتر تجزیه می کند. چندین شاخص قیمت بر اساس سبد کالاهای مصرفی نیست. تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی بر اساس تمام اجزای تولید ناخالص داخلی است. شاخص قیمت تولیدکننده بر اساس قیمت لوازم و نهادههای خریداری شده توسط تولیدکنندگان کالا و خدمات است. شاخص هزینه اشتغال تورم دستمزد را در بازار کار اندازه گیری می کند. شاخص قیمت بین المللی بر اساس قیمت کالاهایی است که صادر یا وارد می شوند.
9.3 چگونه ایالات متحده و سایر کشورها تورم را تجربه می کنند
در اقتصاد ایالات متحده، نرخ تورم سالانه در دو دهه گذشته به طور معمول حدود 2٪ تا 4٪ بوده است. دورههای بالاترین تورم در ایالات متحده در قرن بیستم در سالهای پس از جنگهای جهانی اول و دوم و در دهه ۱۹۷۰ رخ داد. دوره کمترین تورم - در واقع، با تورم - رکود بزرگ دهه 1930 بود.
9.4 سردرگمی در مورد تورم
تورم غیرمنتظره به کسانی آسیب می رساند که پول دریافتی آنها، از نظر دستمزد و پرداخت بهره، با تورم افزایش نمی یابد. در مقابل، تورم می تواند به کسانی که پولی بدهکار هستند کمک کند که می توانند با دلار کم ارزش و تورم پرداخت کنند. نرخ پایین تورم در کوتاه مدت تأثیر اقتصادی نسبتاً کمی دارد. در میان مدت و بلند مدت، حتی نرخ پایین تورم می تواند برنامه ریزی آینده را پیچیده کند. نرخ بالای تورم می تواند سیگنال های قیمت را در کوتاه مدت مختل کند و از عملکرد کارآمد نیروهای بازار جلوگیری کند و می تواند تصمیمات پس انداز و سرمایه گذاری بلند مدت را بسیار پیچیده کند.
9.5 نمایه سازی و محدودیت های آن
اگر به طور خودکار برای تورم تنظیم شود، پرداخت نمایه می شود. نمونه هایی از نمایه سازی در بخش خصوصی شامل قراردادهای دستمزد با تعدیل هزینه زندگی (COLAs) و توافق نامه های وام مانند وام های مسکن با نرخ قابل تنظیم (ARMS) است. نمونه هایی از نمایه سازی در بخش دولتی شامل براکت های مالیاتی و پرداخت های تأمین اجتماعی است.

