8.3: الگوهای بیکاری
- Page ID
- 213000
در پایان این بخش، شما قادر خواهید بود:
- توضیح الگوهای تاریخی بیکاری در ایالات متحده
- شناسایی روند بیکاری بر اساس جمعیت شناسی
- نرخ بیکاری جهانی را ارزیابی کنید
بیایید بررسی کنیم که چگونه نرخ بیکاری در طول زمان تغییر کرده است و چگونه گروه های مختلف مردم تحت تأثیر بیکاری متفاوت قرار می گیرند.
نرخ بیکاری تاریخی ایالات متحده
شکل 8.3 الگوی تاریخی بیکاری ایالات متحده از سال 1955 را نشان می دهد.
همانطور که ما به این داده ها نگاه می کنیم، چندین الگو برجسته می شوند:
- نرخ بیکاری در طول زمان تغییر می کند. در طول رکود عمیق اوایل دهه 1980، 2007-2009 و 2021، بیکاری تقریباً به 10٪ رسید. برای مقایسه، در طول رکود بزرگ دهه 1930، نرخ بیکاری تقریباً به 25 درصد از نیروی کار رسید.
- نرخ بیکاری در اواخر دهه 1990 و اواسط دهه 2000 با استانداردهای تاریخی نسبتاً پایین بود. نرخ بیکاری از سال 5 تا 1997 زیر 2000 درصد و تقریباً در تمام سالهای 2006 تا 2007 نزدیک به 5 درصد و از سپتامبر 2015 تا مارس 5 2020 درصد یا کمتر بود. دفعه قبل بیکاری برای سه سال متوالی کمتر از 5٪ بود، سه دهه قبل از آن، از 1968 تا 1970.
- نرخ بیکاری هرگز به صفر نمی رسد. تقریباً هرگز به نظر نمی رسد که به زیر 3٪ برسد - و فقط برای دوره های بسیار کوتاه در همین حد پایین می ماند. (ما در مورد دلایل این که چرا این مورد بعدا در این فصل بحث می کنیم.)
- زمان افزایش و کاهش بیکاری با زمان صعود و نزول در کل اقتصاد مطابقت دارد، با این تفاوت که بیکاری تمایل دارد تغییرات در فعالیت اقتصادی را به تأخیر اندازد، و به ویژه در هنگام صعود اقتصاد پس از رکود اقتصادی. در طول دوره های رکود و رکود، بیکاری بالا است. در طول دوره های رشد اقتصادی، بیکاری کمتر می شود.
- هیچ روند صعودی یا نزولی قابل توجهی در نرخ بیکاری آشکار نیست. این نکته به ویژه قابل توجه است زیرا جمعیت ایالات متحده بیش از چهار برابر از 76 میلیون در 1900 به بیش از 324 میلیون نفر در سال 2017 رسیده است. علاوه بر این، بخش بیشتری از بزرگسالان ایالات متحده در حال حاضر در نیروی کار پرداخت می شوند، زیرا زنان در دهه های اخیر به تعداد قابل توجهی وارد نیروی کار پرداخت شده اند. زنان 18 درصد از نیروی کار پرداخت شده در سال 1900 و نزدیک به نیمی از نیروی کار با حقوق در سال 2021 را تشکیل می دادند. با این حال، با وجود افزایش تعداد کارگران، و همچنین سایر رویدادهای اقتصادی مانند جهانی شدن و اختراع مداوم فن آوری های جدید، اقتصاد بدون ایجاد هر گونه روند صعودی یا نزولی بلند مدت در نرخ بیکاری، مشاغل را فراهم کرده است.
نرخ بیکاری از سال 1948 مشابه نمودار در شکل بالا، با حرکت اقتصاد به داخل و خارج از رکود، نرخ بالا و پایین می رود.
نرخ بیکاری به تفکیک گروه
بیکاری به طور مساوی در میان جمعیت ایالات متحده توزیع نشده است. شکل 8.4 نشان می دهد که نرخ بیکاری به روش های مختلف تقسیم شده است: بر اساس جنسیت، سن و نژاد/قومیت.
نرخ بیکاری برای زنان از لحاظ تاریخی بیشتر از نرخ بیکاری مردان بوده است، شاید منعکس کننده الگوی تاریخی است که زنان به عنوان درآمد «ثانویه» دیده می شوند. با این حال، در حدود سال 1980، نرخ بیکاری برای زنان اساسا برابر با مردان بود، همانطور که شکل 8.4 (a) نشان می دهد. در طول رکود ناشی از بیماری همه گیر در سال 2020 و بلافاصله پس از آن، نرخ بیکاری زنان از نرخ بیکاری مردان فراتر رفت. با این حال، پس از آن، شکاف کاهش یافته است.
آن را پیوند دهید
برای اطلاعات دقیق در مورد رکود اقتصادی 2008-2009 این گزارش را بخوانید. همچنین اطلاعات بسیار مفیدی در مورد آمار بیکاری ارائه می دهد.
کارگران جوان تمایل دارند بیکاری بیشتری داشته باشند، در حالی که کارگران میانسال تمایل به بیکاری کمتری دارند، احتمالا به این دلیل که کارگران میانسال احساس مسئولیت نیاز به کار بیشتری دارند. کارگران جوان تر به عنوان بخشی از روند تطبیق کارگران و مشاغل، بیشتر از کارگران میانسال به داخل و خارج از کار حرکت می کنند و این به نرخ بیکاری بالاتر آنها کمک می کند. علاوه بر این، کارگران میانسال بیشتر احتمال دارد که مسئولیت نیاز به کار بیشتری را احساس کنند. کارگران سالخورده نرخ بیکاری بسیار پایینی دارند، زیرا کسانی که شغل ندارند اغلب با بازنشستگی از نیروی کار خارج می شوند و بنابراین در آمار بیکاری شمارش نمی شوند. شکل 8.4 (b) نرخ بیکاری را برای زنان تقسیم بر سن نشان می دهد. الگوی مردان مشابه است.
نرخ بیکاری برای آفریقایی-آمریکایی ها به طور قابل توجهی بالاتر از نرخ سایر گروه های نژادی یا قومی است، واقعیتی که مطمئناً تا حدی منعکس کننده الگوی تبعیض است که فرصت های بازار کار سیاه پوستان را محدود کرده است. با این حال، شکاف بین نرخ بیکاری برای سفیدپوستان، سیاه پوستان و اسپانیایی ها در دهه 1990 کاهش یافته است، همانطور که شکل 8.4 (c) نشان می دهد. در واقع، نرخ بیکاری برای سیاه پوستان و اسپانیایی در پایین ترین سطح برای چند دهه در اواسط 2000s قبل از افزایش در طول رکود بزرگ اخیر بود.
سرانجام، افرادی که تحصیلات کمتری دارند معمولاً از بیکاری بالاتری رنج می برند. به عنوان مثال، در نوامبر 2021، نرخ بیکاری برای کسانی که دارای مدرک دانشگاهی هستند 2.3 درصد بود. برای کسانی که دارای مدرک دانشگاهی هستند اما چهار ساله نیستند، نرخ بیکاری 3.7٪ بود. این الگو به این دلیل بوجود می آید که آموزش اضافی به طور معمول ارتباطات بهتری با بازار کار و تقاضای بالاتر ارائه می دهد. با توجه به فرصت های بازار کار کمتر جذاب برای کارگران کم مهارت در مقایسه با فرصت هایی برای افراد بسیار ماهر، از جمله حقوق پایین تر، کارگران کم مهارت ممکن است انگیزه کمتری برای یافتن شغل داشته باشند.
کاهش بیکاری در راه های دیگر
اداره آمار کار همچنین اطلاعاتی در مورد دلایل بیکاری و همچنین مدت زمان بیکاری افراد ارائه می دهد. به عنوان مثال، جدول 8.2 چهار دلیل بیکاری و درصد بیکاران فعلی را که در هر دسته قرار می گیرند نشان می دهد. جدول 8.3 طول بیکاری را نشان می دهد. برای هر دوی اینها، داده ها مربوط به نوامبر 2021 است. (bls.gov)
دلیل | درصد |
---|---|
تازه واردان | 6.5٪ |
ورود مجدد | ۳۱٫۸٪ |
ترک شغل | 12.5٪ |
بازندگان شغل: موقت | 11.8٪ |
بازندگان شغل: غیر موقت | 37.3٪ |
طول زمان | درصد |
---|---|
زیر 5 هفته | 22.3٪ |
5 تا 14 هفته | 22.3٪ |
15 تا 26 هفته | 17.6٪ |
بیش از 27 هفته | ۳۷٫۷٪ |
آن را پیوند دهید
این سخنرانی را در مورد تاثیر Droids در بازار کار تماشا کنید.
مقایسه بیکاری بین المللی
از دیدگاه بین المللی، نرخ بیکاری در ایالات متحده به طور معمول کمی بهتر از حد متوسط به نظر می رسد. جدول 8.4 نرخ بیکاری را برای سالهای 1991، 1996، 2001، 2006 (درست قبل از رکود بزرگ) و 2019 (درست قبل از رکود ناشی از همه گیری) از چندین کشور پردرآمد دیگر مقایسه می کند.
کشور | ۱۹۹۱ | ۱۹۹۶ | ۲۰۰۱ | ۲۰۰۶ | ۲۰۱۹ |
---|---|---|---|---|---|
ایالات متحده | 6.8٪ | 5.4٪ | 4.8٪ | 4.4٪ | 3.7٪ |
کانادا | 9.8٪ | 8.8٪ | 6.4٪ | 6.2٪ | 5.7٪ |
ژاپن | 2.1٪ | 3.4٪ | 5.1٪ | 4.5٪ | 2.4٪ |
فرانسه | 9.5٪ | 12.5٪ | 8.7٪ | 10.1٪ | 8.5٪ |
آلمان | 5.6٪ | 9.0٪ | 8.9٪ | 9.8٪ | 3.1٪ |
ايتاليا | 6.9٪ | 11.7٪ | 9.6٪ | 7.8٪ | 10.0٪ |
سوئد | 3.1٪ | 9.9٪ | 5.0٪ | 5.2٪ | 7.0٪ |
پادشاهی متحده | 8.8٪ | 8.1٪ | 5.1٪ | 5.5٪ | 3.9٪ |
با این حال، ما باید مقایسه نرخ بیکاری در سراسر کشور را با دقت مورد توجه قرار دهیم، زیرا هر کشور تعاریف کمی متفاوت از بیکاری، ابزارهای نظرسنجی برای اندازه گیری بیکاری و همچنین بازارهای کار مختلف دارد. به عنوان مثال، نرخ بیکاری ژاپن بسیار پایین به نظر می رسد، اما اقتصاد ژاپن از اواخر دهه 1980 در رشد آهسته و رکود فرو رفته است و نرخ بیکاری ژاپن احتمالاً تصویری بیش از حد گلگون از بازار کار این کشور ترسیم می کند. در ژاپن، کارگرانی که شغل خود را از دست می دهند اغلب به سرعت از نیروی کار خارج می شوند و به دنبال کار جدیدی نمی گردند، در این صورت بیکار محسوب نمی شوند. علاوه بر این، شرکت های ژاپنی اغلب تمایلی به اخراج کارگران ندارند و بنابراین شرکت ها تعداد قابل توجهی از کارگران را دارند که در ساعات کاری کاهش یافته یا به طور رسمی استخدام می شوند، اما کار بسیار کمی انجام می دهند. ما می توانیم این الگوی ژاپنی را به عنوان یک روش غیر معمول برای جامعه برای حمایت از بیکاران، به جای نشانه ای از یک اقتصاد سالم، در نظر بگیریم.
آن را پیوند دهید
ما همیشه در مورد اقتصاد چین در اخبار می شنویم. ارزش یوان چین در مقایسه با دلار آمریکا احتمالا بخشی از گزارش کسب و کار شبانه است، پس چرا اقتصاد چین در این بحث بیکاری بین المللی گنجانده نشده است؟ عدم وجود آمار قابل اعتماد دلیل آن است. این مقاله توضیح می دهد که چرا.
مقایسه نرخ بیکاری در ایالات متحده و سایر اقتصادهای پردرآمد با نرخ بیکاری در آمریکای لاتین، آفریقا، اروپای شرقی و آسیا بسیار دشوار است. یکی از دلایل آن این است که سازمانهای آماری در بسیاری از کشورهای فقیرتر فاقد منابع و قابلیتهای فنی اداره سرشماری ایالات متحده هستند. با این حال، یک مشکل دشوارتر در مقایسه های بین المللی این است که در بسیاری از کشورهای کم درآمد، اکثر کارگران از طریق کارفرمایی که به طور منظم آنها را پرداخت می کند، در بازار کار دخیل نیستند. در عوض، کارگران در این کشورها مشغول کار کوتاه مدت، فعالیت های معیشتی و مبادله کالا هستند. علاوه بر این، اثر بیکاری در کشورهای با درآمد بالا و کم درآمد بسیار متفاوت است. کارگران بیکار در اقتصادهای توسعه یافته به برنامه های مختلف دولتی مانند بیمه بیکاری، رفاه و کوپن های غذایی دسترسی دارند. چنین برنامه هایی ممکن است به سختی در کشورهای فقیرتر وجود داشته باشد. اگر چه بیکاری یک مشکل جدی در بسیاری از کشورهای کم درآمد است، اما خود را به شیوه ای متفاوت از کشورهای با درآمد بالا نشان می دهد.