Skip to main content
Global

7.7: مفاهیم کلیدی و خلاصه

  • Page ID
    212796
  • \( \newcommand{\vecs}[1]{\overset { \scriptstyle \rightharpoonup} {\mathbf{#1}} } \) \( \newcommand{\vecd}[1]{\overset{-\!-\!\rightharpoonup}{\vphantom{a}\smash {#1}}} \)\(\newcommand{\id}{\mathrm{id}}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \( \newcommand{\kernel}{\mathrm{null}\,}\) \( \newcommand{\range}{\mathrm{range}\,}\) \( \newcommand{\RealPart}{\mathrm{Re}}\) \( \newcommand{\ImaginaryPart}{\mathrm{Im}}\) \( \newcommand{\Argument}{\mathrm{Arg}}\) \( \newcommand{\norm}[1]{\| #1 \|}\) \( \newcommand{\inner}[2]{\langle #1, #2 \rangle}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \(\newcommand{\id}{\mathrm{id}}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\) \( \newcommand{\kernel}{\mathrm{null}\,}\) \( \newcommand{\range}{\mathrm{range}\,}\) \( \newcommand{\RealPart}{\mathrm{Re}}\) \( \newcommand{\ImaginaryPart}{\mathrm{Im}}\) \( \newcommand{\Argument}{\mathrm{Arg}}\) \( \newcommand{\norm}[1]{\| #1 \|}\) \( \newcommand{\inner}[2]{\langle #1, #2 \rangle}\) \( \newcommand{\Span}{\mathrm{span}}\)\(\newcommand{\AA}{\unicode[.8,0]{x212B}}\)

    7.1 ورود نسبتاً اخیر رشد اقتصادی

    از اوایل قرن نوزدهم، روند چشمگیری از رشد اقتصادی بلند مدت وجود داشته است که طی آن اقتصادهای پیشرو جهان - عمدتا در اروپای غربی و آمریکای شمالی - تولید ناخالص داخلی سرانه را با نرخ متوسط حدود 2٪ در سال افزایش دادند. در نیم قرن گذشته، کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و چین پتانسیل خود را برای رسیدن به عقب نشان داده اند. انقلاب صنعتی روند گسترده رشد اقتصادی را تسهیل کرد، که اقتصاددانان اغلب از آن به عنوان رشد اقتصادی مدرن یاد می کنند. این امر باعث افزایش بهره وری و تجارت کارگران و همچنین توسعه نهادهای حکومتی و بازار شد.

    7.2 بهره وری نیروی کار و رشد اقتصادی

    ما می توانیم بهره وری را اندازه گیری کنیم، ارزش آنچه که به ازای هر کارگر تولید می شود، یا به ازای هر ساعت کار، به عنوان سطح تولید ناخالص داخلی به ازای هر کارگر یا تولید ناخالص داخلی در ساعت. ایالات متحده بین سالهای 1973 و 1989 کاهش بهره وری را تجربه کرد. از آن زمان، بهره وری ایالات متحده در بیشتر موارد افزایش یافته است، اما رشد سالانه بهره وری در بخش کسب و کار غیر کشاورزی کمتر از یک درصد در هر سال بین 2011 و 2016 بوده است. مشخص نیست که رشد بهرهوری در سالهای آینده چگونه خواهد بود. نرخ رشد بهره وری تعیین کننده اصلی نرخ رشد اقتصادی بلند مدت و دستمزدهای بالاتر در یک اقتصاد است. در طول دهه ها و نسل ها، تفاوت های به ظاهر کوچک چند درصد در نرخ سالانه رشد اقتصادی، تفاوت زیادی در سرانه تولید ناخالص داخلی ایجاد می کند. یک تابع تولید کل مشخص می کند که چگونه برخی از ورودی ها در اقتصاد، مانند سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و تکنولوژی، منجر به تولید اندازه گیری شده به عنوان تولید ناخالص داخلی سرانه می شوند.

    بهره مرکب و نرخ رشد مرکب به همان شیوه ای رفتار می کنند که نرخ بهره وری. به نظر می رسد تغییرات کوچک در درصد ها می تواند اثرات بزرگی بر درآمد در طول زمان داشته باشد.

    7.3 مولفه های رشد اقتصادی

    در طول دهه ها و نسل ها، تفاوت های به ظاهر کوچک چند درصد در نرخ سالانه رشد اقتصادی، تفاوت زیادی در سرانه تولید ناخالص داخلی ایجاد می کند. تعمیق سرمایه به افزایش میزان سرمایه به ازای هر کارگر، یا سرمایه انسانی به ازای هر کارگر، به شکل آموزش عالی یا مهارت، یا سرمایه فیزیکی به ازای هر کارگر اشاره دارد. فناوری، در معنای اقتصادی آن، به طور گسترده به همه روشهای جدید تولید اطلاق می شود که شامل اختراعات علمی عمده اما همچنین اختراعات کوچک و حتی اشکال بهتر مدیریت یا انواع دیگر نهادها می شود. جو سالم برای رشد سرانه تولید ناخالص داخلی شامل بهبود در سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و فناوری، در یک محیط بازار محور با سیاست های عمومی و نهادهای حمایتی است.

    7.4 همگرایی اقتصادی

    هنگامی که کشورهای با سرانه تولید ناخالص داخلی پایین تر به کشورهای با سطح تولید ناخالص داخلی بالاتر می رسند، ما همگرایی فرآیند را می نامیم. همگرایی می تواند حتی زمانی رخ دهد که هر دو کشور با درآمد بالا و کم درآمد سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی و انسانی را با هدف رشد تولید ناخالص داخلی افزایش دهند. این به این دلیل است که تأثیر سرمایه گذاری جدید در سرمایه فیزیکی و انسانی در یک کشور کم درآمد ممکن است منجر به دستاوردهای بزرگی شود زیرا مهارت ها یا تجهیزات جدید با نیروی کار ترکیب می شوند. با این حال، در کشورهای با درآمد بالا، سطح سرمایه گذاری برابر با کشور کم درآمد احتمالاً تأثیر بزرگی نخواهد داشت، زیرا کشور توسعه یافته تر به احتمال زیاد در حال حاضر دارای سطح بالایی از سرمایه گذاری است. بنابراین، سود حاشیه ای از این سرمایه گذاری اضافی به طور متوالی کمتر و کمتر می شود. کشورهای با درآمد بالاتر احتمال بیشتری دارد که بازده کمتری نسبت به سرمایه گذاری های خود داشته باشند و باید به طور مداوم فن آوری های جدید را اختراع کنند. این به اقتصادهای کم درآمد اجازه می دهد تا فرصتی برای رشد همگرا داشته باشند. با این حال، بسیاری از اقتصادهای با درآمد بالا نهادهای اقتصادی و سیاسی را توسعه داده اند که یک فضای اقتصادی سالم را برای جریان مداوم نوآوری های تکنولوژیکی فراهم می کند. نوآوری مداوم در فن آوری می تواند بازده رو به کاهش سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و فیزیکی را متعادل کند.